در حکومت اسلامی، ولایت فقیه، راهنما و هدایت کنندهی جامعه به سمت کمال میباشد. به همین دلیل، بیانات رهبری، مرجع مهمی برای تشخیص وظایف جامعه و افراد می باشد. در کلام مقام معظم رهبری، ادبیات و رهنمودهای زیادی پیرامون پاسخگویی مسئولین وجود دارد. در این نوشتهی مختصر، این موضوع را در کلام امام خامنهای(مدظله العالی) بررسی می کنیم.
نوع محتوا | ادبیات علمی |
موضوع | شفافیت |
منتشر کننده | شفافیت برای ایران |
پاسخگویی مسئولین
مقام معظم رهبری در مورد چیستی پاسخگویی میفرمایند:
«پاسخگویی یک مفهوم غربی نیست؛ یک مفهوم اسلامی است. بعضی ها از هر چیزی خوششان بیاید، سعی می کنند آن را به گونهای به فراورده های افکار و مدنیت غربی منسوب کنند. نه، پاسخگویی یک حقیقت اسلامی است؛ این همان مسؤولیت است. مسؤولیت، یعنی هر انسانی در هر مرتبهای که هست، در درجه ی اول از خود سؤال کند، ببیند رفتار و گفتار و تصمیم گیری او تحت تأثیر چه بود؛ عاقلانه و بر اساس پرهیزگاری بود، یا خودخواهانه و برای شهوات و اغراض شخصی بود. اگر انسان توانست وجدان خود را آرام کند و به ندای اندرون خود پاسخ گوید، خواهد توانست به دیگران هم پاسخگو باشد. «انّ السّمع والبصر و الفؤاد کلّ اولئک کان عنه مسؤولا». همین چشمی که شما دارید - که می تواند ببیند، بشناسد و تشخیص دهد - همین گوشی که دارید - که می تواند سخن حق را بشنود و به دل شما منتقل کند و جوارح شما را تحت تأثیر قرار دهد - همین قلبی که دارید - که می تواند احساس کند، تصمیم بگیرد و راه را انتخاب کند (که از هویت واقعی انسان به «قلب» تعبیر می شود) – وسیلهای است که خدای متعال شما را در مقابل اینها پاسخگو می داند. همه ی ما باید جواب دهیم با چشمِ خود چه دیدیم؛ آیا دیدیم؟ آیا دقت کردیم؟ آیا خواستیم ببینیم؟ خواستیم بشنویم؟ خواستیم تصمیم بگیریم و عمل کنیم؟ این همان پاسخگویی است. فرمود: «کلّکم راع و کلّکم مسؤول عن رعیته»؛ همه ی شما مسؤولید. البته کسی که حیطه ی وسیعی از زندگی انسانها با قلم و زبان و تصمیم او تحت تأثیر قرار می گیرد، مسؤولیتش به همان نسبت بیشتر است؛ لذا من گفتم مسؤولان بلند پایه ی کشور، قوای سه گانه، از خود رهبری تا آحاد مأموران و مدیران، همه باید پاسخگو باشند؛ پاسخگوی کار خود، پاسخگوی تصمیم خود، پاسخگوی سخنی که بر زبان آورده اند و تصمیمی که گرفته اند؛ این معنای پاسخگویی است؛ این یک حقیقت اسلامی است و همه باید به آن پایبند باشیم».[1]
امام خامنهای(مدظله العالی)، حیطه پاسخگویی را هم مشخص کردهاند:
«اینکه رهبر باید پاسخگوی مشکلات کشور باشد، البته همینطور است و شکّی در این نیست؛ قانون هم موازین پاسخگویی را مشخّص کرده است. هر کس به هر اندازه که حوزه اختیارات اوست، باید پاسخگو باشد».[2]
حتی ایشان به بیان این حیطه بسنده نکرده و مصادیق آن را نیز مشخص کردهاند:
«نظام پاسخگویی را برای خودتان متحتّم بدانید. واقعاً وزیر در حوزه کار خودش، مدیران وزارتی در حوزه کار خودشان، معاونان هر کدام در حوزه کارِ خودشان پاسخگو باشند. یعنی هم در برابر خطایی که انجام میگیرد، واقعاً پاسخگو باشند؛ هم در برابر کار لازمی که باید انجام میگرفته و انجام نمیگیرد، پاسخگو باشند. در خیلی از موارد خلافی انجام نگرفته؛ اما خلاف این بوده که کارهای زیادی باید انجام میگرفته، ولی انجام نگرفته. کار نکردن به مقدار لازم هم یک نوع تخلف است».[3]
با توجه به بیانات مذکور، حوزه پاسخگویی هر مسئول، به اندازه حوزه اختیارات اوست. همچنین مصادیق پاسخگویی هریک از افراد مسئول در جمهوری اسلامی، شامل پاسخگویی در برابر گفتار، رفتار، تصمیمات، کارها، خطاها و کارهای لازم انجام نگرفته میباشد.
مقام معظم رهبری بر این نکته که همه مسئولان شامل پاسخگویی هستند، نیز تأکید میکنند:
«از نظر من، هیچ کس مصونیت آهنین ندارد. همه در مقابل قانون و مسؤولیتهای خودشان پاسخگو هستند و باید جواب بدهند».[4]
همچنین ایشان با شرح حدیثی از امام علی(ع)، لزوم پاسخگویی مسئولین را بیان میکنند:
«مردمسالاری فقط این نیست که انسان تبلیغات و جنجال کند و بالأخره عدّهای را به پای صندوقها بکشاند و رأیی را از مردم بگیرد، بعد هم خداحافظ؛ هیچ کاری به کار مردم نداشته باشد! بعد از آنکه این نیمه اوّل تحقّق پیدا کرد، نوبت نیمه دوم است؛ نوبت پاسخگویی است. درباره همین گروههای خاص، باز امیرالمؤمنین علیه الصّلاة والسّلام در این بیان مطالبی دارد: «لا تقولنّ انّی مؤمّر آمر فاطاع»؛ این جمله باز در همین نامه مالک اشتر است. فرمود: نگو به من مأموریت داده شده، به من مسؤولیت داده شده و من صاحب فلان مسؤولیت شدهام - «آمر فاطاع»؛ بنده مسؤولم، دستور میدهم و شما باید اطاعت کنید؛ اینطور حرف نزن - «فانّ ذلک ادغال فی القلب»؛ این دلِ تو را خراب و نابود میکند؛ واقعش نیز همین است. بعد چند خصوصیت دیگر را ذکر میکند: «و تقرّب من الفتن»؛ این، برگشت خشمآلودِ مردم را به تو نزدیک میکند. وقتی اینطور حرف بزنی، مردم از خودخواهی و مَن مَن گفتن تو و خود را محور همه چیز دانستن و مسؤولیتی برای خود قائل نبودن، برای همیشه ناخشنود میشوند».[5]
امام خامنهای(مدظله العالی) پاسخگویی مسئولین را حق مردم میدانند:
«حق مردم است که از مسؤولانشان کار و تلاش و ابتکار و اقدام به موقع و رفتار مسؤولانه بخواهند؛ و وظیفه مسؤولان است که پاسخگو باشند و آنچه را که وظیفه آنهاست، انجام دهند».[6]
ایشان همچنین مردم را به گرفتن حق خود تشویق میکنند:
«آنچه من عرض می کنم، فقط این نیست که بخواهم زبانی مسؤولان را نصیحت کنم؛ به شما مردم عرض می کنم تا بدانید و بخواهید و مطالبه کنید. به مسؤولان و دست اندرکاران و کارگزاران حکومتی در قوای سه گانه و به خودم این را می گویم، برای این که خودمان را موظف بدانیم و عمل کنیم و پاسخگو باشیم».[7]
همچنین ایشان، آن روی سکه پاسخگویی را پرسشگری میدانند:
«سال گذشته سال پاسخگویی بود؛ پاسخگویی مسؤولان در برابر مطالبات ملت ایران. برخی مسؤولان به نحو شایسته پاسخگویی کردند؛ با این حال مقصود عمده از طرح عنوان «سال پاسخگویی» برآورده شد؛ زیرا آن روی سکهی پاسخگویی، پرسشگری است. یک غرض عمده از طرح این شعار در سال 83 این بود که روح پرسشگری در ذهن ملت ایران زنده شود و مسؤولان احساس کنند که در مقابل مردم باید پاسخگو باشند. پاسخگویی و روحیه ی پرسشگری و احساس مسؤولیت مسؤولان در مقابل مطالبات ملت، مخصوص سال 83 نیست؛ همه ی سالها به همین کیفیت است».[8]
حال یک سوال وجود دارد: آثار و فواید پاسخگویی مسئولین چیست؟ پاسخ را در کلام مقام معظم رهبری مییابیم:
«هر انسان وقتی می خواهد حرفی بزند، اگر بداند در مقابل این حرف باید پاسخگو باشد، یک طور حرف خواهد زد؛ اما اگر بداند مطلق العنان است و پاسخگو نیست، طور دیگری حرف خواهد زد. انسان وقتی می خواهد تصمیم بگیرد و عمل کند، اگر بداند در مقابل اقدام خود پاسخگو خواهد بود، یک طور عمل می کند؛ اما اگر احساس کند نه، مطلق العنان است و از او سؤال نمی شود و او را به بازخواست نمی کشند، طور دیگری عمل می کند. ما مسؤولان خیلی باید مراقب حرف زدن و تصمیم گیری خود باشیم. مسؤولیت به همین علت محترم است و به همین جهت است که مردم برای مسؤول احترام قائلند؛ چون پشت سرِ کار و تصمیم گیری او دنیایی از مسؤولیت وجود دارد که او قبول می کند. اگر این شخص خود را مسؤول دانست، واقعاً شایسته ی این تکریم و احترام هم هست؛ اما اگر مسؤول ندانست، همه چیز مشکل می شود».[9]
بنابراین پاسخگویی مسئولین، باعث میشود تا آنها مراقب اعمال و رفتار خود باشند. به عبارتی، این مسئله باعث کاهش زمینههای بروز فساد و در نتیجه باعث کاهش فساد میشود. بنابراین یکی از مهمترین راههای مبارزه با فساد، پاسخگویی مسئولین است. همچنین از بیانات بالا، متوجه میشویم که پاسخگویی مسئولین، باعث تحکیم روابط مردم و مسئولین و افزایش اعتماد مردم به نظام اسلامی و مسئولین میشود.
در بیاناتی دیگر، امام خامنهای(مدظله العالی) میفرمایند:
«آنچه ما مسؤولان احتیاج داریم، این است که کارآمدی خود و نظام را افزایش دهیم. کارآمدی هم باید در جهت تحقق خواستها و اهداف اسلامی باشد؛ در جهت پیاده شدن و عینی شدن ارزشها در جامعه باشد. بخشهای فرهنگی و اقتصادی و سیاسی و امنیتی ما مسؤولند؛ همه مسؤولند. همه باید به مسؤولیت خودشان توجه داشته باشند و خود را در مقابل این مسؤولیتها پاسخگو بدانند؛ این وظیفهی همهی ماست. بدانیم که اگر ما به وظیفهی خود عمل کردیم، با امکاناتی که بحمداللَّه خدای متعال بوفور در اختیار این کشور و این ملت قرار داده است، و با تجربهی پیشرفتی که داریم، پیروزی جمهوری اسلامی و پیروزی حق بر باطل در این میدان قطعی است».[10]
با توجه به این سخن، درمییابیم که پاسخگویی مسئولین، باعث افزایش کارآمدی نظام اسلامی و مسئولین نیز میشود.
اما سوالی که وجود دارد، این است که ساز و کار پاسخگویی مسئولین چگونه باید باشد؟ اگر مردم در جریان رفتار و اعمال مسئولان نبودند، چگونه میتوان انتظار پاسخگویی از مسئولین را داشت؟ پرسشگری مردم باید بر اساس چه اطلاعاتی باشد؟
برای مطالعه پاسخ این سوالات، منتظر قسمتهای بعدی روایت ولایت باشید...