مسئله مهمی که یکی از موضوعات روز دنیاست و مورد توجه بسیاری از کشورها قرار گرفته است، ولی جایش در محافل علمی و اداری کشور خالیست ، موضوعی است با عنوان دولت به مثابه بستر یا پلتفرم (Government as a Platform). شفافیت برای ایران، تلاش خواهد نمود در سلسله مطالبی به بررسی ابعاد مختلف این موضوع پرداخته و تجربیات کشورهای مختلف دنیا در این خصوص را معرفی نماید. در اولین مطلب به بررسی ضرورت این موضوع و تأثیر به کارگیری این رویکرد در عملکرد دولت، خواهیم پرداخت.
نوع محتوا | ادبیات علمی |
موضوع | دولت به مثابه بستر |
منتشر کننده | شفافیت برای ایران |
دولت به مثابه بستر (پلتفرم)-بخش اول: ضرورتها
مقدمه
مسئله مهمی که یکی از موضوعات روز دنیاست و مورد توجه بسیاری از کشورها قرار گرفته است، ولی جایش در محافل علمی و اداری کشور خالیست ، موضوعی است با عنوان دولت به مثابه بستر یا پلتفرم (Government as a Platform). این موضوع ارتباط تنگاتنگی با مبحث شفافیت و دولت باز دارد و به نوعی زیرساخت فنی و عملیاتی برای تحقق شفافیت را فراهم مینماید.
شکل 1 - ارتباط دولت به مثابه بستر با مفاهیم مرتبط[1]
شفافیت برای ایران، تلاش خواهد نمود در سلسله مطالبی به بررسی ابعاد مختلف این موضوع پرداخته و تجربیات کشورهای مختلف دنیا در این خصوص را معرفی نماید. در اولین مطلب به بررسی ضرورت این موضوع و تأثیر به کارگیری این رویکرد در عملکرد دولت، خواهیم پرداخت.
خدمات بهتر با هزینه کمتر
به نظر میرسد با توجه به محدودیت منابع و مشکلات عملی در ارائه خدمات دولت، راهی جز رجوع به مردم و استفاده از توانمندیها، قابلیتها و منابع در اختیار آنها برای دولت وجود ندارد. برای این منظور نیازمند دولتی کوچکتر هستیم که برای خلق ارزشهای عمومی، امکان استفاده از قابلیتها، دانش و منابع موجود در جامعه را فراهم نماید.[3] با توجه به مشکلات مالی کشورها، دولتها باید هزینههایشان را کاهش داده و اندازه خود را کوچکتر نمایند. فناوری مبتنی بر وب امکان تعامل دولت با مردم و بخش خصوصی را برای حل مسائل جامعه فراهم میکند. در حقیقت حکومت باید برای مردم ابزارهای فنی لازم را برای توانمندسازی آنها فراهم نماید تا خودشان ارزش عمومی را برای خودشان ایجاد نمایند.[4] استفاده از توانمندیهای مردم و بخش خصوصی هم موجب کاهش هزینههای دولت میگردد و هم به افزایش کیفیت خدمات و کارآمدی بیشتر منجر میشود.
بسیاری از رهبران دولتها به این نتیجه رسیدهاند که علاوه بر اینکه میتوانند از تکنولوژی وب 2.0 در انتخابات به نفع خود استفاده کنند، این تکنولوژی میتواند آنها را در انجام بهتر کارهایشان نیز یاری کند و از همین رو بسیاری آن را اصطلاحاً دولت 2.0 نیز مینامند. یکی از مهم ترین اصول وب 2.0 ، نگاه کردن به وب به عنوان یک بستر (platform) است. مسئله این است که چگونه دولت تبدیل به یک پلتفرم باز شود، به طوری که به مردم درون و بیرون از دولت اجازه دهد دست به نوآوری بزنند. چگونه سیستمی را طراحی کنیم که در آن همهی خروجیها از قبل تعیین شده نباشد و در عوض از طریق تعامل بین دولت و شهروندان تکامل یابد، به همان صورت که یک ارائه دهندهی خدمات، جامعهی کاربرانش را توانمند میسازد؟[5]
یکی از کشورهای پیشرو در این زمینه، انگلستان است. دیوید کمرون در سال 2010 و سخنرانیهای بعد از آن به این موضوع پرداخته است. او معتقد است:
"بازسازی مجدد دولت و خدمات عمومی و ایجاد رفاه از طریق دادن قدرت بیشتر به مردم نسبت به زندگیشان، دادن حق انتخاب و نشاندن آنها در مسند حکمرانی امکانپذیر خواهد بود. این تفکر به همراه استفاده از قدرت فناوری اطلاعات این مسئله را ممکن میسازد که بدون نیاز بهصرف پول زیاد، بتوان رفاه عمومی را افزایش داد."[6]
تأثیرات دولت به مثابه پلتفرم
فناوریهای دیجیتال نوین در حال متحول کردن روش زندگی و کار و همچنین نحوه تعامل ما با هم شدهاند. دولتها نیز از این فرصت برای تغییر نحوه تعامل خود با شهروندان استفاده مینمایند. بسیاری از کشورهایی که از کارایی بالایی برخوردارند، چنین رویکردی را اتخاذ نمودهاند، رویکردی که به آنها امکان سرعت، پویایی و سهولت ارائه خدمات به مردم را داده است. با به کارگیری دیدگاه شهروند محور، آنها در حال تغییر بوروکراسی حجیم و پیچیده خود به خدمات عمومی دیجیتال قابل دسترس هستند. دولتها به آرامی در حال تغییر شکل خود به پلتفرمهایی هستند که امکان گفتگو، مشارکت و فعال شدن مردم را فراهم مینماید.[7]
موسسه accenture اخیراً به بررسی تأثیر دیجیتال شدن دولتها بر شرایط اقتصادی، شرایط اجتماعی و خدمات عمومی پرداخته است. این مطالعات نشان می دهد که 1% افزایش در دیجیتال کردن دولت، موجب:
- 0.5 درصد افزایش در سطح GDP (تاثیر اقتصادی)
- 0.13 واحد افزایش در شاخص توسعه انسانی (تاثیر اجتماعی)
- 13.67 واحد افزایش در شاخص نوآوری جهانی (تأثیر در خدمات عمومی)[8]
شکل 2 - فواید دیجیتال شدن کشورها[8]
یکی دیگر از دلایل بالابودن هزینههای ارائه خدمات عمومی توسط سازمانهای دولتی، عدم به کارگیری تفکر پلتفرمی در ارائه خدمات است. این هزینهها شامل هزینههای ایجاد زیرساختهای فنی و نیروی انسانی جهت طراحی، مدیریت و نگهداری سامانههای الکترونیک مشابه ولی به طور مجزا در سازمانهای دولتی است. تفکر پلتفکرمی پیشنهاد میدهد که از امکانات فنی و انسانی مشترک در سطح دولت برای ارائه خدمات مختلف عمومی استفاده گردد.
شکل 3 - استفاده از زیرساخت مشترک برای ارائه خدمات متفاوت[9]
دریافت فایل
دریافت فایل «حاکمیت به مثابه بستر» بخش اول
حجم: 391 کیلوبایت
مطالب مرتبط با موضوع "دولت به مثابه بستر"
* بخش سوم: راه های مشارکت مردم "فراتر از انتخابات"
* بخش چهارم: نقش فناوریهای نوین اطلاعات و ارتباطات
مولف
مهدی یخچالی؛ دانشجوی دکتری مدیریت دولتی دانشگاه تهران