وجود منافع و انگیزههای مختلف در موجودیتها (انسان، گروه، سازمان، ...)، امری طبیعی است، انگیزههایی که موجبات تصمیمها و اقدامها را فراهم میکنند؛ همچون انگیزه کار برای کسب درامد، انگیزه سوال برای یادگیری، و انگیزه رانندگی برای رسیدن به مقصد. اما منافع و انگیزهها به قدری گسترده هستند که گاهی و باز بصورت طبیعی، در تعارض با یکدیگر قرار میگیرند، تعارضی که منفعتهای مهمتر را تهدید مینماید. در این نوشته مختصرا به تعارض منافع و بطور خاص اهمیت آن در مسائل سیاسی پرداخته، و در نهایت تجربه اتحادیه اروپا برای کنترل آنرا معرفی مینماییم.افراد با آنها روبرو میشوند.
نوع محتوا | ادبیات علمی |
موضوع | تعارض منافع |
جغرافیا | اتحادیه اروپا |
منتشر کننده | شفافیت برای ایران |
تعارض منافع چیست؟
تعارض منافع (Conflict of Interest - COI) به شرایطی اطلاق میشود که در آن، یک فرد یا سازمان با منافع مختلفی مواجه است (مالی، احساسی، خانوادگی، حزبی، ملی، ...)، در وضعیتی که هر یک از آن منافع میتوانند تصمیم صحیح آن فرد یا سازمان را فاسد نمایند. تعارض منافع برای همه ما و بصورت روزانه اتفاق میافتد. مصادیق زیر نمونههایی از تعارض منافع هستند:
- در مدرسه: دانشآموزی که در شرایط انتخاب میان تقلب، و یا مردود شدن در آزمون قرار دارد؛
- در خیابان: رانندهای که در شرایط انتخاب میان زود رسیدن و خلاف قانون (همچون عبور از خط ویژه، یک طرفه رفتن، بر هم زدن نظم خطوط، ...)، یا عمل به قانون و دیر رسیدن قرار دارد؛
- در بیمارستان: یک پزشک و درمان بیماری که توان مالی پرداخت هزینه درمان خود را ندارد؛
- در ادارات: پیشنهاد دریافت رشوه به یک مأمور دولتی، که از مشکلات مالی رنج میبرد، برای انجام امری مغایر وظیفه؛
- در کسبوکار: شرکتی که برای تولید یک محصول جدید، میان استفاده از یک ماده کمهزینه و پرضرر برای طبیعت، و یک ماده پرهزینه و بیضرر مخیّر شده است؛
- در فروشگاه: تعریف و تمجید غیرواقعی از محصولی مشخص برای جلب اعتماد مشتری، و یا تحمل ضرر مادی؛
- در رسانه: روزنامهای که میان انتشار مطالب صحیح و بدور حاشیه، و یا از دست دادن عموم مخاطب خود تحت فشار قرار دارد؛
- در حین مصاحبه: گفتن نمیدانم!
- در قضاوت: داوری که در دوگانه طرفداری از دوست خود، یا حمایت از گروه دیگر صاحب حق قرار دارد؛
- در جنگ: موشک زدن به بیمارستانی، که احتمال دارد عدهای از سربازان دشمن هم در آن قرار گفته باشند؛
پرداختن به تعارض منافع همواره مهم است، چرا که افراد در آن جایگاهها تصمیماتی میگیرند که اثراتی را بر جای میگذارد. به همین دلیل هر چقدر آن اثرات مهمتر باشد، آن تعارض منافع هم حائز اهمیت بیشتری خواهد گردید. بدیهی است از آنجا که اهمیت تصمیمات و اثرات آنها در پستهای بالای سیاسی، همچون نمایندگی مجلس از اهمیت بالایی برخوردار است، لذا تعارض منافع در آن جایگاهها نیز محل مهمی برای دقت و قانونگذاری و نظارت خواهد بود.
تعارض منافع در عرصه سیاست
تعارض منافع در عرصه سیاست بدلیل لغزش زیادی که میتواند ایجاد کند، از اهمیت فراوانی برخوردار است. در ادامه نمونههایی از تعارض منافع در عرصه سیاست را مرور میکنیم:
- سیاستمداری که در شرایط گفتن حرف حقی، اما علیه همحزبیهای خود قرار دارد؛
- مدیری که در شرایط انتخاب میان تلاش زیاد برای حل مشکلی ساختاری، و یا اکتفا به شرح وظایف مکتوب خود قرار دارد؛
- نماینده مجلسی که برای ارائه طرحی به مجلس، برای احداث یک پالایشگاه در شهرستان متبوع خود (که دارای مزیت مکانی برای پالایشگاه نیست) تحت فشار قرار گرفته؛
- صاحب تصمیمی، که در معرض رشوهای برای اتخاذ تصمیمی به نفع گروه مشخصی قرار دارد؛
- کمیسیونی که میتواند تصمیمی را به نفع همحزبیهای خود تمام کند؛
- مجری قانونی که میتواند پروژهای را به سمت هماستانیهای خود متمایل کند؛
- نمایندگان مجلسی که به «طرح استمرار صلاحیت نمایندگان مجلس» رأی میدهند؛
- ...
بدیهی است گونههای تعارض منافعی که میتواند در عرصه سیاست اتفاق بیفتد، خیلی بیشتر از لیست فوق است. اما براستی چرا تعارض منافع خطرناک است؟
آناتومی تعارض منافع
قرار گرفتن در شرایط تعارض منافع، امری طبیعی است؛ یعنی افراد معمولاً تصمیم نمیگیرند که در جایگاه تعارض منافع قرار بگیرد (همچون در همه موارد فوقالذکر) و از این منظر مورد سوال قرار نمیگیرند. بلکه مسئله در انتخابی است که فرد در آن جابگاه صورت میدهد: انتخاب کدام منفعت یا ارزش؟
منافعی که افراد با آنها روبرو میشوند، معمولاً از سطوح و مراتب مختلفی برخوردارند. یعنی معمولاً منفعتهای هر دو طرف ترازو از اهمیت ذاتی برخوردارند، با این حال یکی به نسبت دیگری پراهمیتتر است. لذا ترجیح دادن منفعت کماهمیتتر به منفعت بااهمیتتر نوعی فساد به شمار میرود.
تصور بفرمائید نماینده مجلسی که از مردم شهرستان خود رأی گرفته و آنها را نمایندگی میکند. با این حال وی قسم هم خورده که حافظ منافع کل کشور باشد. لذا در مسئلهای که میان این دو ارزش تعارض بوجود بیاید (مثل انتخاب محل بهینه یک پالایشگاه در کشور، و یا کشاندن آن به شهرستان متبوع خود)، وی بایستی حافظ منفعت بااهمیتتر باشد.
مشخص به نظر میرسد که باید جانب منفعت با اهمیتتر را گرفت، اما همیشه در عمل این اتفاق نمیافتد! عمده این «اتفاق نیفتادن» به دو دلیل است: 1) ضعف در تشخیص اهم و مهم و 2) عدم (تمایل یا امکان) انتخاب اهم. حال برای حل این مشکل چکار میتوان کرد؟
چکار میتوان کرد؟
بخشی از وظیفه حل مشکل تعارض منافع به جهانبینی (بطور خاص دین و اخلاق) باز میگردد تا هم بتوان اهم را از مهم تشخیص داد و هم نوعی ضمانت اجرایی درونی برای التزام به آن شناخت بوجود بیاید. بخش دیگری از این وظیفه بر عهده قانون است که ارزشها و منافع متعالیتر را مشخص نماید، برای نمونه اینکه برای یک نماینده مجلس، پاسداری از منافع ملی، از ارزش نمایندگی فرد والاتر و با اهمیتتر است (چیزی که در بسیاری از موارد خلاف آن تصور میشود).
با این حال و علاوه بر لزوم وجود ضمانتهایی اینچنینی، نیازمند نوعی از ضمانتهای ساختاری و بیرونی نیز هستیم.
الزامات ساختاری تعارض منافع
یکی از متداولترین الزامات ساختاری کنترل تعارض منافع در دنیا، «ضرورت افشاء» (Disclosure) آن است، به این معنا که افراد حاضر در جایگاههای مهم و تصمیمگیر (بطور خاص نمایندگان مجلس) موظفند در صورت قرار گرفتن در حالت تعارض منافع، آنرا بصورت عمومی و کتبی اعلام نمایند. برای نمونه چنانچه نمایندهای طرحی را به مجلس میبرد که به نوعی میتواند (و نه ضرورتاً) تأمین کننده دسته دیگری از منافع وی (همچون منافع همحزبی، یا همشهریان) باشد، آن نماینده موظف است این تعارض احتمالی را اعلام نماید. در نتجه ارزیابان آن تصمیم یا اقدام یا طرح قانونی میتوانند با حساسیت بیشتری آنرا بررسی کنند که احیانا ارزش سطح پایینتر، فوق ارزش سطح بالاتر قرار نگرفته باشد.
بطور خلاصه کلیت الزام ساختاری متداول برای تعارض منافع شامل چنین مفروضاتی است:
- تعارض منافع، لغزشخیز است، هر چند نه الزاماً؛
- ایجاد شفافیت، برای دستگاههای نظارتی حاکمیتی و نیز عمومی، بهترین روش ساختاری مقابله با تعارض منافع است؛
- با الزام افشای «وجود جایگاه تعارض منافع» برای فرد مسئول، عملاً امکان بررسی و نظارت مضاعف عملکرد آنها فراهم میگردد؛
تجربه پارلمان اتحادیه اروپا
در ادامه متن قانون پارلمان اتحادیه اروپا در رابطه با تعارض منافع ذکر گردیده است:
Parliamentary Ethics: A Question of trust
Annex 2: code of conduct for members of the European parliament with respect to financial Interests and conflicts of interest
Article 3 – Conflicts of interest
- A conflict of interest exists where a Member of the European Parliament has a personal interest that could improperly influence the performance of his or her duties as a Member. a conflict of interest does not exist where a Member benefits only as a member of the general public or of a broad class of persons.
- Any Member who finds that he or she has a conflict of interest shall immediately take the necessary steps to address it, in accordance with the principles and provisions of this Code of Conduct. if the Member is unable to resolve the conflict of interest, he or she shall report this to the President in writing. In cases of ambiguity, the Member may seek advice in confidence from the advisory Committee on the Conduct of Members, established under article 7.
- Without prejudice to paragraph 2, Members shall disclose, before speaking or voting in plenary or in one of Parliament’s bodies, or if proposed as a rapporteur, any actual or potential conflict of interest in relation to the matter under consideration, where such conflict is not evident from the information declared pursuant to article 4. Such disclosure shall be made in writing or orally to the chair during the parliamentary proceedings in question.
برگرفته از:
ضوابط رفتار در پارلمان اتحادیه اروپا:
Parliamentary Ethics - A Question of trust
حجم: 808 کیلوبایت