چابکسازی حاکمیت یکی از دغدغههای مهم و نوین جمهوری اسلامی ایران است امّا بسیاری از تحلیلگران، تنها راه چابکسازی حاکمیت را کوچکسازی در قالب خصوصیسازی بخشهای متنوع آن عنوان میکنند. تجربیات متعددی بیان میکنند، خصوصیسازیهای بیضابطه به جای آنکه قدرت را به سمت مردم سوق دهند، آن را به افراد و گروههای به خصوصی واگذار میکنند که در نهایت منجر به ایجاد الیگارشیها و طبقههایی بسیار قدرتمند و غیرپاسخگو میشوند. امّا امروزه با استفاده از فناوریهای اطلاعاتی نوین، روشهای جدیدی برای واگذاری وظایف حاکمیتی به مردم ایجاد شدهاند که قدرت را به جای طبقات خاص، به صاحبان اصلی آن، یعنی عموم مردم میسپارند.
حوزه شفافیت | حکومت باز | Open Data | Scope |
موضوع | راهنما، آموزشی | Learning, Educational | Subject |
نوع مطلب | متن | Text | Type |
زبان | فارسی | Farsi | Language |
منتشر کننده | شفافیت برای ایران | Transparency4Iran | Publisher |
حکومت باز چیست؟
در طول 15 سال گذشته، شبکهی جهانی وب روشهای جدیدی را برای پرورش و هدایت خلاقیت افراد در گروهها ایجاد کرده است و مدلهای کسب و کار قابل اتکایی را بوجود آورده است که در حال تغییرشکل اقتصاد میباشند. اگر چه شبکهی جهانی وب باعث تضعیف شرکتهای رسانهای و نرمافزاری قدیمی شده است اما در عین حال قدرت عظیم یک رویکرد جدید را آشکار کرده است که به عنوان وب 2[1] شناخته میشود (Lathrop و Ruma، 2010). وب 1 به نسلی از اینترنت گفته میشود که در آن صاحبان پایگاههای اینترنتی به انتشار مطالب خود پرداخته و مردم تنها نظارهگر بودند. امّا وب 2 که انقلابی در شبکهی اینترنت محسوب میشود، مشارکت گستردهی مردم را در تولید محتوا میسر ساخته است. به طور خلاصه: راز موفقیت شرکتهای پیشگامی مثل گوگل[2]، آمازون[3]، اییبِی[4]، ویکیپدیا[5]، فیسبوک[6] و توئیتر[7] این است که هر کدام از این پایگاهها به روش خاص خود، آموختهاند که چگونه قدرت کاربرانشان را به سمت ارتقای ارزش و حتی فراتر از آن به خلق مشترک محصولات پیشنهادیشان هدایت کنند (Lathrop و Ruma، 2010).
وب بزرگ شده است و از این فضا درسهایی نظیر خلاقیت و همکاری را آموخته و مصمم است با استفاده از این آموختهها از پس چالشهای پیش روی کشورها برآید. این در حالی است که با افزایش مسائل پیش رو و نبود منابع کافی برای رسیدگی به همهی آنها، بسیاری از رهبران حکومتها به این نتیجه رسیدهاند که علاوه بر اینکه میتوانند از فناوری وب 2 در انتخابات به نفع خود استفاده کنند، این فناوری میتواند آنها را در انجام بهتر کارهایشان نیز یاری کند و از همین رو بسیاری این جنبش را جنبش حاکمیت 2 مینامند (Lathrop و Ruma، 2010).
نسخه دوم حکمرانی چه معنایی دارد؟ مشابه اصطلاح وب 2، حکومت 2 نیز مثل آفتابپرستی است که هردم رنگی به خود میگیرد، مردم به دنبال معنای حقیقی آن بوده و در هر معنایی که دوست دارند آن را به کار میبرند. از نظر بعضی، این عبارت به معنای استفاده از رسانههای اجتماعی به وسیلهی سازمانهای دولتی است و در نظر دیگران به معنای شفافیت دولتی است بخصوص زمانی که پای رابطهای برنامهنویسی[8] دادهی دولتی در میان باشد. عدهای دیگر آنرا ترکیبی از پردازش ابری[9]، ویکیها[10]، جمعسپاری[11]، برنامههای موبایل، برنامههای ترکیبی تحت وب[12]، رقابتهای بین توسعهدهندگان نرمافزار و یا همهی فراپدیدههای دیگر وب 2 میدانند که در کار حاکمیت به کار گرفته میشوند. همهی این طرز فکرها بسیار مهم هستند ولی به نظر میآید که هیچکدام به قلب مسئله راه پیدا نکردهاند. حاکمیت 2 به معنای شکافته شدن مفهوم حاکمیت تا هستهاش و کشف و تصویر شدن حاکمیت همچون روز اول آن است. در این تصویرسازی دوباره، در مییابیم که: در واقع، حاکمیت سازوکاری است برای اقدام جمعی. ما دور هم جمع میشویم، قانون میگذاریم، مالیات میپردازیم و نهاد حاکمیت را ایجاد میکنیم تا مشکلاتی را مدیریت کنیم که ما به طور انفرادی قادر به حل آنها نیستیم و حل آنها علاقه مشترک ماست (Lathrop و Ruma، 2010).
مفهوم حکومتباز که به تعبیری نسخهی دوم حاکمیت خوانده میشود، به باز بودن دربهای حکومت به روی مردم اشاره دارد. به این ترتیب که هم مردم بتوانند با باز بودن دربها، اتفاقات درون حکومت را رؤیت کنند و هم در آن مشارکت کنند. همانند وب 2، که پس از وب 1 ظهور کرد، نسخه دوم حکومت نیز پس از حکومت 1 واقع میشود. وب 1 نسخهای از وب بود که مردم در آن تنها نظارهگر اینترنت بودند و در آن مشارکت نداشته یا مشارکت حداقلی داشتند. به همین نسبت، در نسخهی اوّل حاکمیت نیز مردم تنها نظارهگر حاکمیت بوده و مشارکت حداقلی در آن دارند. این گام در حاکمیت، گام شفافیت است. به این ترتیب شفافیت زیرساخت حاکمیتباز است. ابتدا دربهای حکومت باید به روی مردم باز باشد تا آنها اتفاقات درون آن را بتوانند مشاهده کنند و مشکلات و ایرادات را ببینند. نسخهی دوم حاکمیت، همچون وب 2، مشارکت گستردهی مردم را در بر دارد به این ترتیب که دربهای حاکمیت به روی مردم باز است تا آنها بتوانند ایدهها، نظرات و راهکارهای خود را به دست حکومت برسانند تا در حل مشکلات جامعه سهیم باشند. بنابراین حکومت باز نه تنها شفافیت را در بر دارد بلکه مشارکت حداکثری مردم در امور را شامل میشود (نمودار 1).
نمودار 1 – مدل مفهومی حاکمیت باز
شفافیت و دادهباز
شفافیت چیست؟ حسن عمید شفافیت را «ویژگی هر چیز لطیف و نازک که از پشت آن اشیای دیگر نمایان باشند، مانند بلور و شیشه» عنوان میکند (عمید، 1381). شفافیت با کلمهی Transparency در زبان انگلیسی معادل است. ریشهی لاتین آن، کلمهی «transparēre» است که از دو بخش تشکیلشده است؛ trans- به معنای درون (through) وparēre به معنای آشکار (appear) (Online Etymology Dictionary). در حقیقت نور نیز بعنوان حامل اطلاعات به واسطهی جسم شفاف و شیشهای، اطلاعات را از فرستنده به سمت گیرنده انتقال میدهد و موجب میشود اطلاعات توسط شخص ناظر دریافت شوند. با الهام از صفت شفافیت در اجسام، مفهوم شفافیت به ادبیات حاکمیت نیز وارد شده است که به معنای امکان رؤیت اتفاقات درون نهادهای قدرت میباشد یعنی «شفافیت، بعنوان «حقّ» مردم برای دسترسی به اطلاعات عمومی».
چرا شفافیت لازم است؟ شفافیت میتواند گسترهای از پیامدها را در پی داشته باشد. شفافیت ابتدا به ساکن برای مبارزه با فساد در حاکمیتها برجسته شد. مبارزه با فساد اوّلین و روشنترین پیامد شفافیت است امّا پیامدهای شفافیت به آن ختم نشده و مواردی مانند بهبود عملکرد و کیفیت، ارتقاء کارایی، افزایش پاسخگویی، افزایش اعتماد عمومی به حاکمیت و نهادهای قدرت را نیز شامل میشود.
شفافیت چگونه ممکن است؟ چگونگی انتشار اطلاعات خود مبحث مفصّلی را در بر میگیرد که در قالب «دادهباز» و «استانداردهای ارائهی اطلاعات» شناخته میشود. شاید بتوان گفت مهمترین مباحث امروزه حول محور چگونگی ایجاد شفافیت است. شفافیت همواره اهمیت خاصی در حاکمیت داشته است امّا در عصر جدید و با ظهور ابزارهای فاوا به مرحلهی جدیدی وارد شده است. پیش از این، ابزارها و رسانههایی همچون روزنامه، رادیو و تلویزیون، شفافیت نهادهای قدرت را رقم میزدند امّا با ظهور فناوریهای مبتنی بر شبکه، انقلابی در حوزهی شفافیت رخ داده است. بهطور خلاصه، ابزارهای نوین فاوا این امکان را میسر کردهاند که اطلاعات بصورت «دادهباز» منتشر شوند یعنی از طریق سامانههای مبتنی بر شبکه (وب)، به موقع، رایگان، همیشه و برای همه در دسترس و قابل بازنشر باشند. هر داده یا اطلاعاتی باز محسوب میشود، در صورتی که بدون محدودیت بتوان به آن دسترسی داشت، از آن استفاده نمود و آن را بازنشر داد (Sunlight Foundation و Open Knowledge Foundation). در حالت ایدهآل، چنین دادههایی باید در قالبهای قابل خوانش توسط انسان (مانند PDF, DOC, HTML) و نیز ماشین (مانند JSON CSV, RDF, XMP,) ارائه گردند.